چهار مرحله به برآوردن همه شما هوس برای رسیدن به خوشبختی و سعادت

مردم در حال تلاش برای رسیدن به شادی به هر قیمتی. آنها حاضر به پرداخت هر قیمتی خود را خوشحال و یا شادی را برای آینده خرید. اگر شما بخواهید یک حرفه جوان slogging ساعت 18 روز به همین دلیل او خیلی سخت کار می کند. او برای توصیف زحمت خود را به سعادت آفرين است. حتی اگر هدف فوری او ممکن است پول را هنوز هدف نهایی او شادی و پول صرفا وسیله ای برای رسیدن به این هدف است. افرادی که قدرت طلب بیش از حد بر این باورند که قدرت آنها شادی بدهد. بنابراین دو تا رسیدن به شادی مردم که ولع مصرف برای لذت جسمانی و نفسانی است. در عین حال همه ثروت، قدرت و لذت است نه به اندازه کافی به یک فرد شاد به عنوان می شود تمایل خود را بالاتر و بالاتر. گاندی به درستی گفته است،

ثروت کافی در این جهان است که هر فرد & #39; نیاز را برآورده می كند. هنوز تمام ثروت کافی برای ارضای یک فرد & #39; s حرص نیست.

ما مثل این ماهیگیر است?

، بنابراین، جای تعجب نیست که هیچ کس به نظر می رسد به مبارک در این دنیا هیچ کس قادر به ارضا میل او بوده است. همه ما مثل ماهیگیر این داستان به نظر می رسد.

ماهیگیر ضعیف است که مورد استفاده برای برآوردن نیاز اساسی خانواده اش توسط ماهیگیری بود. هنگامی که او بسیار به عنوان گرسنه بود، او هنوز روزهای زیادی گرفتن ماهی می تواند. با تلاش های بزرگ او گرفتار ماهی بزرگ. او بسیار خوشحال و برنامه ریزی شده ماهی خانه را برای خوراک خود و خانواده اش. با این حال، ماهی ماهیگیر به رحمت را نشان می دهد در اینجا و نجات زندگی اینجا خواسته. ماهیگیر مهربان بود و او با قرار دادن ماهی به آب.

سپس او را دیدم که ماهی الهه شد. او گفت که ماهیگیر، که او الهه است که ماهی به دلیل نفرین شده بود. اثر نفرین شده است تنها در صورتی مرد مهربان اینجا ذخیره زندگی بود. پس از او تشکر شده ماهیگیر برای پس انداز خود را در اینجا زندگی و اینجا الهه را دوباره ساخت. او ماهیگیر به تقاضای بخشش خواست.

ماهیگیر ساده بود. او به سادگی فکر آنچه او نیاز و خواسته الهه به او را به خانه مناسب و معقول، پارچه خوب بپوشند و غذای کافی برای خوردن. الهه آرزوی خود را اعطا و وعده داده که هر زمان او نیاز به کمک در اینجا، او همیشه می توانید به همان محل کنار دریا آمده و او دوباره به او بخشش دیگر ظاهر می شود.

ماهیگیر در بازگشت به خانه اش که کلبه در حال ناپدید شده و جایگزین با یک خانه زیبا در بر داشت. او همسر و فرزند در پارچه های زیبا لباس در بر داشت. بهترین مواد غذایی برای خوردن وجود دارد. شادی خود را حد و مرزی را می دانستند.

ماه ها گذشت. هنگامی که ناگهان او را خواسته بود به خارج از جاده به عنوان پادشاه دولت از جاده عبور است پس او را در بازار، راه رفتن بود. او از راه زور و اجبار حذف شد. از دور او را پادشاه عبور در جاده در فیل پر از عظمت دیدم. او زمینه مردان پادشاه تحقیر. سپس او یاد الهه و بلافاصله به همان محل در ساحل دریا و می خواستم به الهه.

الهه ظاهر شد و او به دنبال مزیت دیگری پرسید. او درخواست می کنم که او پادشاه دولت باید او را. بخشش اهدا شد. حالا مرد خیلی خوشحال بود. او قدرت و ثروت از دولت است.

پس از چند سال یک بار او تور دولت خود را در نوک فیل طلا در ماه تابستان مصرف. آب و هوای گرم و مرطوب است. او در بود عرق کردن فراوان. او در آسمان نگاه کرد و خورشید را به مانند آهن داغ درخشان می شود. او خواست برای نسیم خنک. حال بدون باد وجود دارد. او زمینه های سرخوردگی و رفت مستقیما به ساحل دریا و خواسته الهه به نظر می رسد.

الهه پرسید: “چه شما در حال حاضر باید?” او گفت که او می خواهد که جستجوی عنوان خود را جهت درخشش باید و باد هر آرزوی اش جریان باید. الهه کردم بسیار عصبانی و گفت، “شما reluctuously ماهیگیر! من به شما ساخته شده پادشاه. هنوز هم شما راضی نیست. رفتن و تبدیل به ماهیگیر دیگر.”

طبیعت مرد

نویسنده در نتیجه گیری از اماکن خواننده پرسید: “آنها فکر می کنید بوده است؟ این ماهیگیر یا الهه بود؟” او سپس نتیجه گیری مرد حق آن را به عنوان ماهیت انسان به دنبال بیشتر شد. همانطور که هر انسان را در یک وضعیت مشابه رفتار پس رفتار ماهیگیر. هنگامی که آن را در قدرت در اینجا بود که او در نگه داشته انجام خواسته مرد با این حال، الهه الهه همان دوست نداشت. اما چیزی که فراتر از قدرت در اینجا به جای مرد گفتن حقیقت او محدودیت ترجیح مجازات او را با او به فقیر دوباره فراموش کردن آنچه او را به زندگی جدید در اینجا انجام داده است ساخت زمانی که مردی پرسید.

در حالی که بسیاری از ما موافق با نتیجه گیری نویسنده که این میل طبیعی انسان به دنبال بیشتر و بیشتر در این جهان را به میل خود است، هنوز در برخی از گوشه قلب ما ما هم که ما بودند که محل ماهیگیر احساس ، ما چنین اشتباه مرتکب نشده اند را و برای بخشش عجیب و غریب خواسته است خواهد بود. ما همچنین می دانیم حتی اگر الهه را راضی آرزو خود را، که او اینجا هنوز هم برای خواسته های بیشتر دوباره به اند خواهد بود. بسیاری از ما کنترل های مجازی بر خورشید و باد به کشف سیستم های تهویه مطبوع است. هنوز ما رسد به رغم انجام تمام وسایل رفاهی فیزیکی ممکن است داشته باشیم. در حالی که، آن است درست است که یکی تا به میل نامحدود است، هنوز می شود نادرست به نتیجه گیری کرد که تمایل انسان تنها مواد باشد.

عیسی قاضی واقعی طبیعت بشر بود و به درستی گفت «مرد را نه برای نان.» در حالی که نان لازم برای تغذیه بدن هنوز هیچ کس صرفا برای ارضای بدن خود زندگی می کنند. در حالی که یک حیوان رضایت باقی می ماند ممکن است، پس از آن بدنی خواسته راضی یکی حرکت به سطح بعدی تمایل در رضایت از میل های فیزیکی.

سطوح مختلف میل کنید؟ ما می تواند تمایلات انسان در چهار دسته مجزا يعنى طبقه بندی

(1) میل بدن

(2) میل ذهن

(3) میل روح

4 میل روح

بنابراین در حالی که یک حیوان تمام زندگی خود را برای صرف می رضایت از خواسته های فیزیکی خود را به برآوردن خواسته ها سطح بالاتری است که ممکن است خفته دروغ تنها تا خواسته های سطح پایین تر هستند و نه پر از فایل منجر شد. تنها زمانی که قادر به ارضا ولع مصرف چهار سطح میل است شادی واقعی تحقق می یابد.

1 رضایت بخش ولع مصرف از

بدن اولین نیاز افراد انساني مانند سایر حیوانات، ارضا ولع مصرف بدن است. امیال بدن توسط غذا و آب و پناهگاه و لباس راضی می; و نیاز به تحقق نفسانی. با این حال، نیازهای جسمی تنها برای زمان کوچک راضی و هوس را پس از مدتی بازگشت. بنابراین، ما می خواهیم برای اطمینان از رضایت نیازهای فیزیکی برای آینده نیز انباشت ثروت و ایجاد آیین مانند ازدواج است که طول می کشد مراقبت از نیازهای حساس. همه نهادهای انسان با مشاهده به طوری که او می تواند پیشبرد به سطح بعدی ولع مصرف که یکی دكتر رضايت تمام نیازهای فیزیکی خود را برای زندگی می تواند تضمین ایجاد می شوند.

2 رضایت بخش ولع مصرف از ذهن

پیدا کنیم همه این مردم ثروت بسیار فراتر از نیاز خود را بدست می آورد. اغلب مردم چنین غنی حریص یا کثیف نامیده می شوند. هنوز این واقعیت است که انباشت ثروت به خاطر رضایت نیاز فیزیکی نیست بلکه نیاز روانی به عنوان ثروت آنها را شناخت و احترام در جامعه فراهم می کند که. مردم به کسب احترام و افتخار به نظر می رسد که به مربوط به salies و یا ثروت. بیل گیتس بود قطعا باشد مورد احترام بسیاری چون او ثروتمندترین فرد جهان بود. با این حال، در واقع آن ثروت در جامعه قابل احترام بوده است نیست اما احترام را برای ذهن ایجاد ثروت است?

تصور کنید، که شما تریلیون دلار توسط شانس می گویند با قرعه کشی و یا ارث آشنا است. و یا توسط قتل فرد غنی و یا غارت کشور است ثروت به دست آورد. شما خوشحال احساس می کنید؟ احترام مردم را می شود؟ به نظر می رسد پاسخ منفی باشد.

واقعیت این است که مردم احترام ثروت نیست یا مثل افراد ثروتمند برای ثروت خود را. پس از همه تنها صاحب ثروت یکی از ثروت برخوردار است. هنوز دوست و احترام نفرت ذهن این ثروت ایجاد شده. ثروت تنها معیار ظرفیت روانی و معنوی فرد در این جهان مادی است. اگر در شرکت افراد مختلف salies مختلف پرداخت می شود، شانس هستند که فرد بالاتر حقوق. گرفتن احتمال بیشتری برای بیشتر هوشمند یا عاقلانه از فرد اخذ حقوق و دستمزد پایین تر است. اینجا مردم احترام به فرد بالاتر حقوق. همانطور که آنها بر این باورند که او مجبور است ظرفیت ذهنی بالاتر گرفتن. بسیاری از نویسندگان و رهبران مانند گاندی و مادر ترزا بود قابل احترام حتی اگر آنها هیچ ثروت در همه حال. آنها بیش از حد بالقوه برای ایجاد ثروت است که آنها را برای انجام انتخاب بود.

اما هنگامی که آنها را تبدیل به غنی و یا قدرتمند احترام مردم به دنبال. اگر فرد روان اشتیاق خود را ارضا و تکامل فکری این انجام می شود. بنابراین فرد ثروتمند برای ارزش های ذهنی خود را به جامعه است. همه خود ساخته اما در حال حاضر انجام داده اند. دیگران را به انجام این کار توسط صدا سرمایه گذاری در کسب و کار و دستیابی به ثروت بیشتر نتیجه ارائه خود را دقیق تر از دیگری باشد. اگر آنها موفق به انجام این کار، آنها نیز موفق به تحقق بخشیدن به شادی.

3 رضایت بخش ولع مصرف از روح

اکثر مردم ثروت یا قدرت خود را با ارائه خود را به صورت دقیق تر از دیگران به دست آوردن. اینجا مردم موفق ترین باید خوشحال است که آنها قادر به بدن و ذهن خود را برآورده شده است. هنوز آنها را به شادی به عنوان خود را به سطح بعدی از ولع مصرف در خانه شکست.

مردم متوجه در اواخر عمر خود را که آنها در دنيا منحصر به فرد هستند داشتن شخصیت های منحصر به فرد و مهارت. هر فرد برای هدف طراحی شده این طراحی عمدی از طبیعت است. بنابراین هر فرد موفق به نظر می رسد به درخواست برخی از نقطه در زندگی خود را هنگامی که آنها قادر به درک خوشبختی “که هستم من”، “هدف من چیست؟”، “هدف زندگی من چیست؟”

شناسایی خود بزرگترین راز شخصی است. هنگامی که فرد به آن می داند، او تحت می ایستد هدف و هدف زندگی خود را. همه مردم بزرگ مانند گاندی و بودا و نیوتن و اینشتین درک هدف خود را از زندگی و جهان جدید ایجاد شده توسط روح خود را رضایت بخش. هیچ منطق چرا آنها نتوانستند به چیزهایی که offbeat کاملا برای مردم “طبیعی” است.

انسان قادر به ارضای نفس خود را اگر او خود را به درستی می داند و صدای خود را آگاهانه به دنبال جای سپس منطق جهان است.

4 رضایت بخش ولع مصرف از روح

مقصد نهایی انسان این است که رسیدن به الوهیت خدا درون و بدون شناخت. هنگامی که یک مرد ولع مصرف خود راضی است، او که تمام جهان یکی است و هر یک به یکدیگر با روح مشترک است که ما اغلب به عنوان خوب یا عالی قدرت متصل متوجه. می شود پس از تحقق این روح انسان با روح. تا شخص رضایت هر ایجاد جهان کار می کند. تمام ثروت و قدرت به جای تبدیل شدن به وسیله دو ارضا تمایل خود را استفاده شده است برای ارضا میل روح یا خوب شهر خدمت هر کس در این جهان.

راضی خوشبختی تنها هدف از زندگی

هنوز بسیاری از مردم احساس می کنید که نیاز به حتی سطح پایین تر خود اشتیاق روح نیست. هنوز آن تنها با توجه به اشتیاق این که افرادی مانند بیل گیتس اهدا تمام ثروت خود را نفع جامعه است. بودا هم پادشاهی خود را برای رضایت بخش ولع مصرف خود را از روح و روح را ترک می کردند.

فلسفه هندی معتقد است که هنگامی که یک مرد ارضا ولع مصرف خود را از روح، او می شود که با خدا و تبدیل شدن به رایگان از اسارت زندگی و مرگ. او رسیدن به رستگاری خود را با تبدیل شدن به یکی با خدا. با این حال، کسی که نتواند دو ارضا است اشتیاق خود را از روح دوباره دوباره و دوباره به این دنیا تا او یا قادر به برآوردن همه خواسته ها اینجا است. حالت رضایت همه ولع مصرف نیز به نام Paramanada (نهایی شادی).

بنابراین، میل طبیعی انسان است به پیشرفت بدن-ذهن روح به روح. مانند شکار گنج است پس از خواسته های رضايت سطح پایین تر که در آن، نشانه تمایل سطح بالاتر یافت می شود. پاداش برای کشف هر گنج سعادت است. در همین جهت حرکت است منبع شادی در حالی که در جهت مخالف حرکت منبع تمام بدبختی و درد است و ولخرجى.

بنابراین هر انسان می تواند رسیدن به رستگاری یا خوب یا وارد ملکوت خدا نمی شهر درد رنج می برند اما به سادگی با رضایت بخش تمایلات خود خواسته که فرد با احساس خوشبختی پاداش.

unlimited

مردم در حال تلاش برای رسیدن به شادی به هر قیمتی. آنها حاضر به پرداخت هر قیمتی خود را خوشحال و یا شادی را برای آینده خرید. اگر شما بخواهید یک حرفه جوان slogging ساعت 18 روز به همین دلیل او خیلی سخت کار می کند. او برای توصیف زحمت خود را به سعادت آفرين است. حتی اگر هدف فوری او ممکن است پول را هنوز هدف نهایی او شادی و پول صرفا وسیله ای برای رسیدن به این هدف است. افرادی که قدرت طلب بیش از حد بر این باورند که قدرت آنها شادی بدهد. بنابراین دو تا رسیدن به شادی مردم که ولع مصرف برای لذت جسمانی و نفسانی است. در عین حال همه ثروت، قدرت و لذت است نه به اندازه کافی به یک فرد شاد به عنوان می شود تمایل خود را بالاتر و بالاتر. گاندی به درستی گفته است،

ثروت کافی در این جهان است که هر فرد & #39; نیاز را برآورده می كند. هنوز تمام ثروت کافی برای ارضای یک فرد & #39; s حرص نیست.

ما مثل این ماهیگیر است?

، بنابراین، جای تعجب نیست که هیچ کس به نظر می رسد به مبارک در این دنیا هیچ کس قادر به ارضا میل او بوده است. همه ما مثل ماهیگیر این داستان به نظر می رسد.

ماهیگیر ضعیف است که مورد استفاده برای برآوردن نیاز اساسی خانواده اش توسط ماهیگیری بود. هنگامی که او بسیار به عنوان گرسنه بود، او هنوز روزهای زیادی گرفتن ماهی می تواند. با تلاش های بزرگ او گرفتار ماهی بزرگ. او بسیار خوشحال و برنامه ریزی شده ماهی خانه را برای خوراک خود و خانواده اش. با این حال، ماهی ماهیگیر به رحمت را نشان می دهد در اینجا و نجات زندگی اینجا خواسته. ماهیگیر مهربان بود و او با قرار دادن ماهی به آب.

سپس او را دیدم که ماهی الهه شد. او گفت که ماهیگیر، که او الهه است که ماهی به دلیل نفرین شده بود. اثر نفرین شده است تنها در صورتی مرد مهربان اینجا ذخیره زندگی بود. پس از او تشکر شده ماهیگیر برای پس انداز خود را در اینجا زندگی و اینجا الهه را دوباره ساخت. او ماهیگیر به تقاضای بخشش خواست.

ماهیگیر ساده بود. او به سادگی فکر آنچه او نیاز و خواسته الهه به او را به خانه مناسب و معقول، پارچه خوب بپوشند و غذای کافی برای خوردن. الهه آرزوی خود را اعطا و وعده داده که هر زمان او نیاز به کمک در اینجا، او همیشه می توانید به همان محل کنار دریا آمده و او دوباره به او بخشش دیگر ظاهر می شود.

ماهیگیر در بازگشت به خانه اش که کلبه در حال ناپدید شده و جایگزین با یک خانه زیبا در بر داشت. او همسر و فرزند در پارچه های زیبا لباس در بر داشت. بهترین مواد غذایی برای خوردن وجود دارد. شادی خود را حد و مرزی را می دانستند.

ماه ها گذشت. هنگامی که ناگهان او را خواسته بود به خارج از جاده به عنوان پادشاه دولت از جاده عبور است پس او را در بازار، راه رفتن بود. او از راه زور و اجبار حذف شد. از دور او را پادشاه عبور در جاده در فیل پر از عظمت دیدم. او زمینه مردان پادشاه تحقیر. سپس او یاد الهه و بلافاصله به همان محل در ساحل دریا و می خواستم به الهه.

الهه ظاهر شد و او به دنبال مزیت دیگری پرسید. او درخواست می کنم که او پادشاه دولت باید او را. بخشش اهدا شد. حالا مرد خیلی خوشحال بود. او قدرت و ثروت از دولت است.

پس از چند سال یک بار او تور دولت خود را در نوک فیل طلا در ماه تابستان مصرف. آب و هوای گرم و مرطوب است. او در بود عرق کردن فراوان. او در آسمان نگاه کرد و خورشید را به مانند آهن داغ درخشان می شود. او خواست برای نسیم خنک. حال بدون باد وجود دارد. او زمینه های سرخوردگی و رفت مستقیما به ساحل دریا و خواسته الهه به نظر می رسد.

الهه پرسید: “چه شما در حال حاضر باید?” او گفت که او می خواهد که جستجوی عنوان خود را جهت درخشش باید و باد هر آرزوی اش جریان باید. الهه کردم بسیار عصبانی و گفت، “شما reluctuously ماهیگیر! من به شما ساخته شده پادشاه. هنوز هم شما راضی نیست. رفتن و تبدیل به ماهیگیر دیگر.”

طبیعت مرد

نویسنده در نتیجه گیری از اماکن خواننده پرسید: “آنها فکر می کنید بوده است؟ این ماهیگیر یا الهه بود؟” او سپس نتیجه گیری مرد حق آن را به عنوان ماهیت انسان به دنبال بیشتر شد. همانطور که هر انسان را در یک وضعیت مشابه رفتار پس رفتار ماهیگیر. هنگامی که آن را در قدرت در اینجا بود که او در نگه داشته انجام خواسته مرد با این حال، الهه الهه همان دوست نداشت. اما چیزی که فراتر از قدرت در اینجا به جای مرد گفتن حقیقت او محدودیت ترجیح مجازات او را با او به فقیر دوباره فراموش کردن آنچه او را به زندگی جدید در اینجا انجام داده است ساخت زمانی که مردی پرسید.

در حالی که بسیاری از ما موافق با نتیجه گیری نویسنده که این میل طبیعی انسان به دنبال بیشتر و بیشتر در این جهان را به میل خود است، هنوز در برخی از گوشه قلب ما ما هم که ما بودند که محل ماهیگیر احساس ، ما چنین اشتباه مرتکب نشده اند را و برای بخشش عجیب و غریب خواسته است خواهد بود. ما همچنین می دانیم حتی اگر الهه را راضی آرزو خود را، که او اینجا هنوز هم برای خواسته های بیشتر دوباره به اند خواهد بود. بسیاری از ما کنترل های مجازی بر خورشید و باد به کشف سیستم های تهویه مطبوع است. هنوز ما رسد به رغم انجام تمام وسایل رفاهی فیزیکی ممکن است داشته باشیم. در حالی که، آن است درست است که یکی تا به میل نامحدود است، هنوز می شود نادرست به نتیجه گیری کرد که تمایل انسان تنها مواد باشد.

عیسی قاضی واقعی طبیعت بشر بود و به درستی گفت «مرد را نه برای نان.» در حالی که نان لازم برای تغذیه بدن هنوز هیچ کس صرفا برای ارضای بدن خود زندگی می کنند. در حالی که یک حیوان رضایت باقی می ماند ممکن است، پس از آن بدنی خواسته راضی یکی حرکت به سطح بعدی تمایل در رضایت از میل های فیزیکی.

سطوح مختلف میل کنید؟ ما می تواند تمایلات انسان در چهار دسته مجزا يعنى طبقه بندی

(1) میل بدن

(2) میل ذهن

(3) میل روح

4 میل روح

بنابراین در حالی که یک حیوان تمام زندگی خود را برای صرف می رضایت از خواسته های فیزیکی خود را به برآوردن خواسته ها سطح بالاتری است که ممکن است خفته دروغ تنها تا خواسته های سطح پایین تر هستند و نه پر از فایل منجر شد. تنها زمانی که قادر به ارضا ولع مصرف چهار سطح میل است شادی واقعی تحقق می یابد.

1 رضایت بخش ولع مصرف از

بدن اولین نیاز افراد انساني مانند سایر حیوانات، ارضا ولع مصرف بدن است. امیال بدن توسط غذا و آب و پناهگاه و لباس راضی می; و نیاز به تحقق نفسانی. با این حال، نیازهای جسمی تنها برای زمان کوچک راضی و هوس را پس از مدتی بازگشت. بنابراین، ما می خواهیم برای اطمینان از رضایت نیازهای فیزیکی برای آینده نیز انباشت ثروت و ایجاد آیین مانند ازدواج است که طول می کشد مراقبت از نیازهای حساس. همه نهادهای انسان با مشاهده به طوری که او می تواند پیشبرد به سطح بعدی ولع مصرف که یکی دكتر رضايت تمام نیازهای فیزیکی خود را برای زندگی می تواند تضمین ایجاد می شوند.

2 رضایت بخش ولع مصرف از ذهن

پیدا کنیم همه این مردم ثروت بسیار فراتر از نیاز خود را بدست می آورد. اغلب مردم چنین غنی حریص یا کثیف نامیده می شوند. هنوز این واقعیت است که انباشت ثروت به خاطر رضایت نیاز فیزیکی نیست بلکه نیاز روانی به عنوان ثروت آنها را شناخت و احترام در جامعه فراهم می کند که. مردم به کسب احترام و افتخار به نظر می رسد که به مربوط به salies و یا ثروت. بیل گیتس بود قطعا باشد مورد احترام بسیاری چون او ثروتمندترین فرد جهان بود. با این حال، در واقع آن ثروت در جامعه قابل احترام بوده است نیست اما احترام را برای ذهن ایجاد ثروت است?

تصور کنید، که شما تریلیون دلار توسط شانس می گویند با قرعه کشی و یا ارث آشنا است. و یا توسط قتل فرد غنی و یا غارت کشور است ثروت به دست آورد. شما خوشحال احساس می کنید؟ احترام مردم را می شود؟ به نظر می رسد پاسخ منفی باشد.

واقعیت این است که مردم احترام ثروت نیست یا مثل افراد ثروتمند برای ثروت خود را. پس از همه تنها صاحب ثروت یکی از ثروت برخوردار است. هنوز دوست و احترام نفرت ذهن این ثروت ایجاد شده. ثروت تنها معیار ظرفیت روانی و معنوی فرد در این جهان مادی است. اگر در شرکت افراد مختلف salies مختلف پرداخت می شود، شانس هستند که فرد بالاتر حقوق. گرفتن احتمال بیشتری برای بیشتر هوشمند یا عاقلانه از فرد اخذ حقوق و دستمزد پایین تر است. اینجا مردم احترام به فرد بالاتر حقوق. همانطور که آنها بر این باورند که او مجبور است ظرفیت ذهنی بالاتر گرفتن. بسیاری از نویسندگان و رهبران مانند گاندی و مادر ترزا بود قابل احترام حتی اگر آنها هیچ ثروت در همه حال. آنها بیش از حد بالقوه برای ایجاد ثروت است که آنها را برای انجام انتخاب بود.

اما هنگامی که آنها را تبدیل به غنی و یا قدرتمند احترام مردم به دنبال. اگر فرد روان اشتیاق خود را ارضا و تکامل فکری این انجام می شود. بنابراین فرد ثروتمند برای ارزش های ذهنی خود را به جامعه است. همه خود ساخته اما در حال حاضر انجام داده اند. دیگران را به انجام این کار توسط صدا سرمایه گذاری در کسب و کار و دستیابی به ثروت بیشتر نتیجه ارائه خود را دقیق تر از دیگری باشد. اگر آنها موفق به انجام این کار، آنها نیز موفق به تحقق بخشیدن به شادی.

3 رضایت بخش ولع مصرف از روح

اکثر مردم ثروت یا قدرت خود را با ارائه خود را به صورت دقیق تر از دیگران به دست آوردن. اینجا مردم موفق ترین باید خوشحال است که آنها قادر به بدن و ذهن خود را برآورده شده است. هنوز آنها را به شادی به عنوان خود را به سطح بعدی از ولع مصرف در خانه شکست.

مردم متوجه در اواخر عمر خود را که آنها در دنيا منحصر به فرد هستند داشتن شخصیت های منحصر به فرد و مهارت. هر فرد برای هدف طراحی شده این طراحی عمدی از طبیعت است. بنابراین هر فرد موفق به نظر می رسد به درخواست برخی از نقطه در زندگی خود را هنگامی که آنها قادر به درک خوشبختی “که هستم من”، “هدف من چیست؟”، “هدف زندگی من چیست؟”

شناسایی خود بزرگترین راز شخصی است. هنگامی که فرد به آن می داند، او تحت می ایستد هدف و هدف زندگی خود را. همه مردم بزرگ مانند گاندی و بودا و نیوتن و اینشتین درک هدف خود را از زندگی و جهان جدید ایجاد شده توسط روح خود را رضایت بخش. هیچ منطق چرا آنها نتوانستند به چیزهایی که offbeat کاملا برای مردم “طبیعی” است.

انسان قادر به ارضای نفس خود را اگر او خود را به درستی می داند و صدای خود را آگاهانه به دنبال جای سپس منطق جهان است.

4 رضایت بخش ولع مصرف از روح

مقصد نهایی انسان این است که رسیدن به الوهیت خدا درون و بدون شناخت. هنگامی که یک مرد ولع مصرف خود راضی است، او که تمام جهان یکی است و هر یک به یکدیگر با روح مشترک است که ما اغلب به عنوان خوب یا عالی قدرت متصل متوجه. می شود پس از تحقق این روح انسان با روح. تا شخص رضایت هر ایجاد جهان کار می کند. تمام ثروت و قدرت به جای تبدیل شدن به وسیله دو ارضا تمایل خود را استفاده شده است برای ارضا میل روح یا خوب شهر خدمت هر کس در این جهان.

راضی خوشبختی تنها هدف از زندگی

هنوز بسیاری از مردم احساس می کنید که نیاز به حتی سطح پایین تر خود اشتیاق روح نیست. هنوز آن تنها با توجه به اشتیاق این که افرادی مانند بیل گیتس اهدا تمام ثروت خود را نفع جامعه است. بودا هم پادشاهی خود را برای رضایت بخش ولع مصرف خود را از روح و روح را ترک می کردند.

فلسفه هندی معتقد است که هنگامی که یک مرد ارضا ولع مصرف خود را از روح، او می شود که با خدا و تبدیل شدن به رایگان از اسارت زندگی و مرگ. او رسیدن به رستگاری خود را با تبدیل شدن به یکی با خدا. با این حال، کسی که نتواند دو ارضا است اشتیاق خود را از روح دوباره دوباره و دوباره به این دنیا تا او یا قادر به برآوردن همه خواسته ها اینجا است. حالت رضایت همه ولع مصرف نیز به نام Paramanada (نهایی شادی).

بنابراین، میل طبیعی انسان است به پیشرفت بدن-ذهن روح به روح. مانند شکار گنج است پس از خواسته های رضايت سطح پایین تر که در آن، نشانه تمایل سطح بالاتر یافت می شود. پاداش برای کشف هر گنج سعادت است. در همین جهت حرکت است منبع شادی در حالی که در جهت مخالف حرکت منبع تمام بدبختی و درد است و ولخرجى.

بنابراین هر انسان می تواند رسیدن به رستگاری یا خوب یا وارد ملکوت خدا نمی شهر درد رنج می برند اما به سادگی با رضایت بخش تمایلات خود خواسته که فرد با احساس خوشبختی پاداش.