[ad_1]
حق نشر عکس
Berin Film Festival
پس از گذشت بیش از یک ماه از اکران فیلم سینمایی “خوک” به کارگردانی مانی حقیقی، فروش فیلم چندان خوب نبوده است، رقمی در حدود ۸۰۰ میلیون تومان. از آنجا که با فیلمی پرزرق و برق و پرلوکیشن روبهرو هستیم، این فروش را میتوان شکست تجاری بزرگی برای سرمایهگذارانش قلمداد کرد.
اما سوال اینجاست که چرا استقبال مناسبی از این فیلم نشد؟
فیلم ترکیب مناسبی است از بازیگرانی که هر کدام از آنها میتوانند بخشی از فروش فیلم را تضمین کنند؛ چهره هایی چون لیلا حاتمی، علی مصفا، سیامک انصاری و حتی پریناز ایزدیار. این فیلم با حضور در بخش اصلی جشنواره فیلم برلین بازخوردهای مناسبی از منتقدان بینالمللی گرفته بود و با حواشیای که در کنفرانس خبری آن درباره اعتراضات دی ماه ۹۶ ایران پیش آمد، فیلمی کم سر و صدا و کم حاشیه نبود.
حق نشر عکس
Getty Images
بخشی از این حواشی سیاسی به اظهارات لیلا حاتمی در حمایت از معترضان در شهرهای ایران مربوط بود که البته اعتراض تندروها را در ایران به همراه داشت. لیلا حاتمی در نشست مطبوعاتی فیلم در جشنواره برلین گفت: “این مسئله شرمآور است که در کشور من شهروندان تنها به بهای جان خود میتوانند اعتراض خود را بیان کنند.” گفتههایی که در آن روزها فضاهای مجازی را فراگرفت و حتی برخی از هنرمندان نیز همچون پروانه معصومی به اظهارات لیلا حاتمی اعتراض کردند و خواهان تحریم کار با او شدند.
در بخشی دیگر از این نشست مطبوعاتی مانی حقیقی به سوالات سیاسی خبرنگاران اعتراض کرد و گفت: “شما آزادید که سوالات سیاسی بپرسید کسی نمیگوید این کار را نکنید، اما نکته اصلی این است که ما خوب یا بد اثری هنری خلق کردهایم و دوست داریم درباره آن صحبت کنیم. در هر مصاحبهای سوالهای سیاسی میپرسند. قبول بله سانسور هست و زندگی و کنار آمدن با آن سخت است و ما بر حسب فضای سیاسی با آن کنار میآییم.اما چیزهای زیاد دیگری هم برای گفتن هست.”
در کنار این حواشی، فیلم داستانی جسورانه و بازیگوشانه دارد که دانستن آن میتواند هر تماشاگری را برای رفتن به سینما و تماشای فیلم ترغیب یا حداقل وسوسه کند.
حق نشر عکس
Getty Images
داستان فیلم درباره قاتلی زنجیرهای به نام خوک است که اقدام به قتل کارگردانان مطرح سینما (از جمله ابراهیم حاتمی کیا ، رخشان بنی اعتماد و دیگران) می کند و با این کار ترسی به دل اهالی سینما و هنر میاندازد. ترسی که بر دل شخصیت اصلی فیلم، حسن کسمایی که کارگردانی مشهور و ممنوع الکار است هم میافتد. حسن که شخصیتی خودشیفته است و درگیریهای فراوانی در زندگی حرفهای و شخصی دارد نگران این است که خوک کِی به سراغش میآید و اگر قرار است بیاید دلیل این همه تاخیر چیست؟ ماجرایی که سرانجام ختم به خیر میشود. اما کارگردان از دل روایت گاهی کمیک فیلم به هجو زندگی کاری و شخصی قشر هنرمند و اهالی سینما پرداخته و اشارات و کنایات زیادی را درباره ی آنها به نمایش گذاشته است و رد پای بسیاری از اشخاص حقیقی را میتوان در آن دنبال کرد.
حق نشر عکس
Getty Images
مطمئنا فیلمی با این حجم از حواشی و کنایات و اشارات به ماجراهای سیاسی (چون قتلهای زنجیرهای) و زندگی خصوصی هنرمندان و سلبریتیها باید تجربه بهتری را در گیشه میداشت.
خوک با تمام ویژگیهایی که داشت و با وجود تمامی پتانسیلهای موجود موفق نشد تماشاچی را به سینما بکشاند. البته بنا به دلایلی نامعلوم اکران فیلم هم مناسب نبود و در سینماهای بسیاری از همان روزهای ابتداییِ اکران تنها روزی یک سانس به نمایش در آمد که برای فیلمی در مقیاس خوک بسیار ناچیز و نازل بود.
حق نشر عکس
Getty Images
جای سوال دارد که فیلمی با این ترکیب بازیگران و کارگردانی با سابقه که یکی از فیلم هایش در جدول اکران سال ۹۵ جز پرفروش ها بود (۵۰ کیلو آلبالو)، با موضوعی جسورانه و همچنین حضور در فستیوال برلین و دیگر حواشی حول آن تنها و تنها ۸۰۰ میلیارد تومان فروخت.
جالبتر اینکه در خیابانهای شهر تهران نیز تبلیغات محیطی برای فیلم تدارک داده نشده در حالی که فیلمی چنین پر زرق و برق میتوانست از تبلیغات جذاب و خلاقانهای بهره مند شود که اثری از آن نیست.
حق نشر عکس
Berlin Film Festival
البته شاید حواشیای که پیش از این حول سرمایهگذاران فیلم یعنی محمد امامی بوجود آمد نیز در این رفتار محتاطانه بیتاثیر نبوده است یا شاید صدای خوانندهای که بسیار شبیه به محسن نامجو است و در تیتراژ فیلم هرگز نامی از او برده نشده است سازندگان را به احتیاط بیشتر وا داشته است. به علاوه شنیده شده که ایرادهایی به چند صحنه از فیلم که به گفته مسئولان ارشاد حرکات موزون در آن اجرا شده، وارد آمده است.
گویی صاحبان فیلم و مسئولان ترجیح دادهاند فیلم بی سر و صدا و به دور از حاشیههای پیش از اکران نمایش داده شود و در وضعیت پیچیده حاکم بر روابط میان وزارت ارشاد و هنرمندان و همچنین رابطه دولت با تندروهای داخلی چنین چیزی دور از ذهن به نظر نمیرسد.