كلاف سردرگم پذيرفتن مسئوليت حملات در افغانستان

[ad_1]

ناظرانی

بهیر وردک، دانشجوی دکترای علوم سیاسی در دانشگاه مونش استرالیا، در یادداشتی برای صفحه ناظران تلاش کرده با اشاره به “اهداف و روش‌های طالبان و گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش)”، صحت یا عدم اعتبار ادعاهای مسولیت‌پذیری برخی از حملات انتحاری در افغانستان را بررسی کند.

یک سال پیش، انفجار شدیدی مرکز شهر کابل پایتخت افغانستان را لرزاند

حق نشر عکس
Reuters

Image caption

یک سال پیش، انفجار شدیدی مرکز شهر کابل پایتخت افغانستان را لرزاند

در طی دو سال اخیر پذیرش مسئولیت حملات خشونت‌آمیز در افغانستان گیچ کننده و پر از ابهام است. مسئولیت حملات انتحاری و مسلحانه گاهی از نام داعش و برخی اوقات از آدرس طالبان ادعا می‌گردد. استنتاج ساده و عامیانه در افغانستان این است که داعش در افغانستان “تقلبی است” و یا هم این که در اهداف این دو گروه “تفاوتی وجود ندارد” و در حقیقت همه این حملات از آدرس طالبان صورت می‌گیرد.

در این یادداشت نخست در مورد موجودیت گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) و روابط این گروه با داعش عراق و طالبان مختصرا معلومات ارایه گردیده، سپس “بر بنیاد اهداف و روش‌های داعش و طالبان”، موثقیت و یا عدم اعتبار ادعاهای مسئولیت ‌پذیری برخی از حملات مورد بحث است.

داعش تقلبی است یا اصلی؟ پیوندهای داعش با طالبان

به تعقیب عملیات نظامی ارتش پاکستان علیه گروه‌های مسلح در آن کشور، بعد از سال ۲۰۱۰ میلادی عده‌ای از جنگجویان “تحریک طالبان پاکستان” و گروه “لشکر اسلام” که عمدتا از قبیله اورکزایی وزیرستان شمالی بودند از سرحد افغانستان عبورکرده و تعدادی از اعضای آن گفته می شود که به مناطق اچین، نازیان، ده بالا، رودات و غنی خیل ننگرهار پناه بردند.

در ابتدا به نوعی از این “مهاجرین استقبال” شد. احتمالا این اقدام واکنشی به حمایت گسترده پاکستان از طالبان افغان و ناشی از این بود که این جنگجویان را می‌توان در جنگ یا حداقل ایستادن به عنوان یک مانع در برابر طالبان افغان استفاده کرد.

بعد از بیعت جنگجویان متذکره با ابوبکر بغدادی که در جون/ژوئن سال ۲۰۱۴ در عراق اعلام خلافت نموده بود، ولایت خراسان داعش در جنوری/ژانویه ۲۰۱۵ به وجود آمد. این بیعت از اهمیت برخوردار است؛ چرا که با این بیعت، سازگاری این جنگجویان با مردم، حکومت افغانستان و هم با گروه‌های دیگر به شمول طالبان دشوار شد.

اگرچه از سوی دیگر از آن زمان به بعد جنگجویانی خارجی و به خصوص حرکت اسلامی ازبکستان با این گروه در افغانستان یک جا شدند.

حق نشر عکس
AFP

Image caption

گروه طالبان

با وجود این که در اوایل روابط تنگاتنگی بین این جنگجویان و طالبان “وجود داشت” و طالبان احتمالا به این گمان بودند که یک جبهه جدید جنگی در مقابله با “اشغال” آمریکا به نفعشان خواهد بود، ولی تفاوت‌های قابل ملاحظه در اهداف کلان این گروه‌های جهادی سبب کشمکش و برخورد بینشان شد.

در دسامبر ۲۰۱۴ مجله اینترنتی داعش (دابق) طالبان را در مواردی زیاد مورد انتقاد قرار داد، از جمله اولویت دادن طالبان به قوانین قبیله‌ای و عدم هدف‌گیری شیعیان در حملاتشان.

در جون/ژوئن ۲۰۱۵ ملا اختر محمد منصور، رهبر آن وقت طالبان نامه‌ای به ابوبکر بغدادی فرستاده؛ طی این نامه از او خواست که بیعت کسانی که با پرچم داعش در افغانستان برخواسته‌اند را رد کنند و بگذارند “جهاد” طالبان توسط خودشان به پیش برود.

در پاسخی که داعش از طریق ابو محمد العدنانی، سخنگوی آن گروه در عراق ارایه کرد از طالبان به عنوان متحد دستگاه اطلاعاتی پاکستان یا ای‌اس‌ای یاد شده و خواسته تسلیم گروه طالبان به داعش مطرح شده بود.

حق نشر عکس
پروکسی MONITORING

Image caption

داعش در افغانستان

از آن زمان به بعد، در کنار نبردهای بین این دو گروه، روایت‌های طالبان در مورد داعش طوری است که این گروه را دسیسه آمریکا می‌داند. به طور مثال، می‌توان به سرمقاله‌ای اشاره کرد که درنوامبر ۲۰۱۷ در مجله رسمی طالبان (مورچل شماره ۱۱۱) با عنوان “داعشی پروژه د طالبانو په وراندی”(پروژه داعشی علیه طالبان) به نگارش در آمده است. سرمقاله این مجله که تحت نظر کمیسیون اطلاعات و فرهنگ آن گروه به ریاست امیرخان متقی به چاپ می‌رسد، داعش را “یک دسیسه آمریکایی” دانسته می‌افزاید که “هر بار که طالبان سعی می‌نمایند تا مردم افغانستان را از شر داعش نجات دهند، هواپیماهای جنگی آمریکایی شروع به بمباران کردن می‌کند.”

درعین حال، اختلافات اصلی بین طالبان و داعش در اهداف عمومی این دو گروه در دو مورد قابل ملاحظه است. نخست این که طالبان گروهی با اجندای (برنامه) محلی (اخراج “نیروی‌های اشغالگر” و سرکوبی حکومت افغانستان) و تاسیس امارت اسلامی در افغانستان است، در حالی که داعش برنامه‌هایی جهانی و داعیه تاسیس خلافت دارد.

طالبان با باز نمودن دفتر سیاسی در قطر ظاهرا علاقه خود را به روابط بین‌المللی و دیپلماسی (به عنوان نماینده افغانستان) با دیگر کشورهای جهان نشان دادند. بر عکس، داعش با نشر نقشه خیالی شان سرحد “خلافت” را از شرق چین زیر چتر ” ولایت خراسان” آغاز و به اسپانیا و فرانسه تحت “ولایت اروپا” می‌رساند.

دوم اینکه داعش به تعریف خاص و انحصاری اصطلاح “جاهلیه” معتقد است. در بازتابی از نظریات سید قطب، داعش اصطلاح جاهلیه را از دیدگاه خود طوری تعریف می‌کند که در آن همه کسانی که خارج از گروه کوچک سنی سلفی هستند، در جاهلیت به شمار می‌روند.

به نظر داعش، جهان امروز بین دو گروه مسلمانان سنی سلفی که با داعش هستند و هر مذهب مسلمان و غیرمسلمان دیگر تقسیم شده است. داعش به این عقیده است که جنگ‌های اخیر دمشق بین این گروه و حزب الله (جنگ پرچم سیاه با پرچم زرد) نشانه ظهور مهدی آخر زمان است.

برعکس طالبان ظاهرا به چنین طبقه‌بندی اعتقاد ندارند. به عنوان مثال، طالبان در اگست ۲۰۱۷ کشتار شیعه‌ها را در میرزا اولنگ رد کردند و گفتند که این گروه اعضای نیروهای حامی دولت موسوم به “خیزش مردمی” را هدف قرار دادند. همچنین، طالبان در سال ۲۰۱۶ مسئولیت حملات روز عاشورا در شهر کابل و شهرمزار را بر عهده نگرفتند.

حق نشر عکس
UN REPORT

Image caption

به اساس گزارش سازمان ملل، مسئول ۴۲ درصد این تلفات طالبان، ۱۰ درصد گروه موسوم به دولت اسلامی یا داعش، ۱۳ درصد گروه‌های نامشخص ضد دولت و ۲۰ درصد نیروهای طرفدار دولت هستند. مسئول متباقی تلفات مشخص نشده است.

پذیرش مسئولیت حملات؛ اطلاعرسانی و صحت آن

طالبان پذیرش مسئولیت حملات را از طریق سایت رسمی خود، حساب‌های توییتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی و یا هم از ارتباط مستقیم سخن گویان خود با مطبوعات افغانستان خبر می‌دهند. ولی داعش بدین سبب که دارای شبکه‌ای پراکنده با فعالیت‌های گسترده از اندونزی تا اروپا است شیوه خبررسانی پیچیده‌تری دارد.

داعش مسئولیت حملات را از یکی از این دو طریق ادعا می کند: نخست، از طریق آژانس اطلاع رسانی اعماق در تلگرام و هم چنین برنامه‌ای (اپلیکشن) رمزگذاری شده پیام‌ها و اخبار عاجل و ویدیوها را عمدتا به زبان عربی، انگلیسی و فرانسوی نشر می‌کند. خوانندگان و ناظران آن باید در گروه تلگرام این آژانس دعوت شده باشند تا بتوانند آن را دانلود کنند.

سایت “اعماق” اعتبار خود را در نتیجه گزارش‌های تصویری داعش در سپتامبر ۲۰۱۴ بعد از جنگ با کردها در کوبانی در شمال سوریه به دست آورد. همچنین، “اعماق” اولین سایتی بود که رسما مرگ وزیر جنگ داعش را در ماه جنوری ۲۰۱۶ و مرگ سخنگوی داعش ابو محمد العدنانی را در اواخر ماه آگست ۲۰۱۶ گزارش داد. طریقه دوم که کمتر رایج است، صدور بیانیه مستقیم از طریق بنیاد رسانه ناشر که صدای مستقیم رهبر داعش است، می‌باشد.

ریتا کتز، مدیر گروه اطلاعاتی سایت (Site Intelligence Group) که مطبوعات و رسانه‌های اجتماعی داعش و دیگر گروه‌های جنگجو را دنبال می‌کند، می‌گوید که “ما قادر نبوده‌ایم دروغی واقعی را در داعش پیدا کنیم. علی رغم این واقعیت که آنها سازمانی تروریستی هستند، می‌خواهند برای دنباله‌روها (فالور) و طرفداران خود اطلاعات موثق فراهم کنند.”

پژوهشگران به این نظر هستند که اگر داعش در بیانیه‌ای مسئولیت را بلافاصله پس از حمله صادر کند، یا اگر ویدیویی از قبل ساخته شده را از مهاجم پخش کند، و یا هم اگر نام و سایر مشخصات مهاجم را ارائه نماید، نشان می‌دهد که با حمله‌ای برنامه‌ریزی شده توسط این گروه رویرو بوده‌ایم و تردیدی در صحت آن ادعا “وجود نمی‌داشته باشد”. برعکس، اگر ادعا در زمان طولانی‌تر از معمول اعلام گردد و اطلاعاتی در مورد مهاجم وجود نداشته باشد احتمالا نشانگر این می‌تواند باشد که داعش از پیش در مورد حمله آگاه نبوده است.

حق نشر عکس
Getty Images

Image caption

انفجار در ورودی مرکز توزیع شناسنامه در کابل

بررسی حملات اخیر بر مبنای اهداف

با وجود این که مسئولیت حملات با روش‌های مشابه از سوی هر دو گروه پذیرفته شده، دانستن اهداف کلان و روش‌های این دو گروه می‌تواند تا حدی در ردیابی صحت و سقم مسئولیت برخی از این حملات کمک کند.

به عنوان مثال اکثریت غالب حملاتی که در دو سال اخیر علیه شیعه‌ها در افغانستان صورت گرفته، مسئولیتش را را گروه داعش بر عهده گرفته، که در مطابقت با “اهداف کلانشان است”. در چنین حملاتی شیعه‌ها به طور خاص آماج قرار گرفته‌اند: حمله دهمزنگ در جولای ۲۰۱۶، حمله بالای مسجد شیعه ولایت هرات در آگست ۲۰۱۷، حمله بالای مرکز فرهنگی تبیان ( دشت برچی) در دسمبر ۲۰۱۷، و حمله کارته سخی در مارچ ۲۰۱۸ که مسئولیت همه را داعش پذیرفته است.

  • اگر حقانی و طالبان نه، پس چه کسی پشت حملات کابل است؟

طوریکه در فوق اشاره شد، یکی از اهداف کلان دیگر داعش تاسیس “خلافت اسلامی” در سراسر جهان می‌باشد که بر بنای همین هدف خود، این گروه نهادهای دموکراتیک در کشورهای اسلامی، بشمول افغانستان را مشخصا مورد آماج قرار می دهد. طی سال جاری داعش طی بیانیه‌های رسمی روند انتخابات در لیبی و عراق را تهدید به حملات نموده اند.

به تاریخ ۳ می ۲۰۱۸ حمله انتحاری بالای کمیسیون انتخابات لیبیی صورت گرفت که داعش از طریق آژانس خبری “اعماق” مسئولیت این حمله را پذیرفت و اسامی تهاجم کنندگان را ارائه نمود. همچنین، داعش مسئولیت تیراندازی بالای مراکز انتخابات مجلس در شمال عراق را نیز از طریق سایت “اعماق” به دوش گرفت. بنابر این می‌توان چنین برداشت کرد که هرگاه مسئولیت پذیری حملات بالای مراکز ثبت نام رای دهی در افغانستان از سوی داعش صورت گیرد، در مطابقت با اهداف این گروه بوده، و احتمال صحت ادعیشان بیشتر است. در سال جاری اقلا دو حمله بزرگ بالای مراکز ثبت نام رای دهی در افغانستان صورت گرفته؛ حمله بالای مرکز ثبت نام رای دهی در دشت برچی کابل و حمله با لای مرکز ثبت نام رای دهی در شهر جلال آباد، که مسئولیت هر دو حمله از جانب داعش از طریق شبکه “اعماق” گرفته شد.

نتیجهگیری

در زمینه موجودیت و فعالیت‌های مستقل گروه داعش در افغانستان با اهداف متفاوت از گروه طالبان، می‌توان گفت که تقریبا شکی وجود ندارد. این گروه بخشی از “دولت اسلامی در عراق و سوریه” است. در فبروری (فوریه) ۲۰۱۶ جنرال جان کمپبل، قوماندان نیروی های آمریکا و ناتو در افغانستان، روابط رهبری ارشد “حوزه خراسان” را با رهبری مرکزی “دولت اسلامی در عراق و سوریه” تایید نمود. اخیر نیز دکتر عبدالله عبدالله، رئیس اجراییه افغانستان، طی مصاحبه تلویزیونی با “یورونیوز فارسی” از دستگیری افراد داعش که از عراق و سوریه به افغانستان آمده‌اند، خبر داد. این همه نشان دهنده روابط تنگاتنگ “حوزه خراسان دولت اسلامی” با دولت اسلامی در عراق و سوریه بوده، بنابر این مسئولیت‌پذیری حملات که در افغانستان صورت می‌گرد و نشر این حملات از طریق شبکه‌های رسمی داعش (اعماق و یا ناشر) امری تقلبی بنظر نمی‌رسد.

در همین رابطه همچنین، شناخت و تفکیک اهداف و روش‌های داعش و طالبان برای اتخاذ تدابیر امنیتی در سطح انفرادی و در سطح دولتی امری لازمی بنظر می‌رسد. احتمال حملات خشونت‌آمیز بالای مراکز انتخابات و رای دهی در محلاتی که داعش نفوذ دارد، به تناسب محلات تحت نفوذ طالبان، بیشتر خواهد بود. ضمنا نوعیت و مقیاس هراس رفت و آمد شهروندان عادی و بخصوص شیعه‌های افغانستان، به محلات که تحت نفوذ داعش است احتمالا با مقیاس هراس رفت و آمد در محلات تحت کنترول طالبان متفاوت می‌باشد.

با وجود این که تجزیه آمارها و تحلیل اهداف و روش‌های این دو گروه می‌تواند تا حدی درک واقعیت‌های این حملات سردرگم کننده را تسهیل نموده و به تدابیر لازم امنیتی کمک نماید، اما ارائه پاسخ مطلق به معمای مسئولیت‌پذیری حملات خشونت‌آمیز در افغانستان دشوار است. طوریکه ملاحظه گردیده، در برخی مورد حملاتی انجام می‌شود و مسئولیتش را هیچ یک از این دو گروه بر عهده نمی‌گیرد؛ مثلا حمله سال گذشته در چهارراهی زنبق کابل که منجر به کشته و زخمی شدن صد ها تن گردید.

[ad_2]

خرید وی پی ان ارزان